مرد
[ بازدید : 162 ] [ امتیاز : 2 ] [ نظر شما : ]
و چه انتظار بزرگی است
اینکه بدانی پشت هر دوستت دارم
متن آهنگ جدید مهدی احمدوند با نام بارون :
این اتفاقی نیست که من تو این شلوغی دیدمت
فهمیدمت تا دیدمت ، تا دیدمت فهمیدمت
این اتفاقی نیست که من میبینمت بازم تو رو
انگار تو تقدیر منی دیگه نمیبازم تو رو
زیر بارون با توام تو خیابون با توام
تو دلم برف اومده من تو زمستون با توام
حرفی از رفتن نزن نه نمیشه
من تو خیالم با توام تا خوبه حالم با توام
فنجون قهوهم خالیه اما تو فالم با توام
خواهشی دیگه ندارم این آخریشه
زیر بارون
♫♫♫♫♫♫
♫♫♫♫♫♫
این اتفاقی نیست هنوز نگاه تو شکل منه
احساس من مثل توئه احساس تو مثل منه
این اتفاقی نیست ببین عطرت هنوزم با منه
احساس این لحظهی من بدتر از عاشق بودنه
زیر بارون با توام تو خیابون با توام
تو دلم برف اومده من تو زمستون با توام
حرفی از رفتن نزن نه نمیشه
من تو خیالم با توام تا خوبه حالم با توام
فنجون قهوهم خالیه اما تو فالم با توام
خواهشی دیگه ندارم این آخریشه
عاشقم...
اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،
تو کجا ؟ کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟ عشق کجا ؟ طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهی ، منِ دلداده به آهی ،
بنشستیم تو در قلب و منِ خسته به چاهی...
گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟ از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟ از آن لحظه ی دیدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب ،
تو را سخت در اغوش بگیرم...
چترم رابستم٬زیرباران رفتم
فکررا ٬خاطره را٬ یادرا ٬خنده رازیرباران بردم
زیرباران چیزها نوشتم٬حرف هازدم٬زیرباران جستم وجستم..
عشق زيرباران رفت٬دوست زیرباران گم شدوتمامی نوشته هایم با باران ازبین رفت
فکرزیادباران هنجارشدوخنده زیرباران مرد...
چترم رابازکردم به زیرباران رفتم چتر فکری نداشت٬یاد خاطره ای نداشت٬لبخندی نداشت
دوستش من بودم عشقی نداشت.
آفتاب طلوع کرد٬چتر خشک شد ومن هنوز خیسم ازبارانی که زیرش فریادزدم
دستانم رابازکردم ولبخندزدم!من هنوزاز آن باران خیسم..!!